کد مطلب:77567 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130
فی ذكر عمرو بن العاص یعنی از كلام امیرالمومنین علیه السلام است در گفته های عمرو بن العاص: «عجبا لابن النابغه! یزعم لاهل الشام ان فی دعابه و انی امرء تلعابه، اعافس و امارس.» یعنی محل تعجب است از برای پسر زانیه[1] كه عمرو بن عاص باشد كه به وهم اهل شام می اندازد و به ایشان می گوید كه در من خصلت مزاح و شوخی است و من مردی باشم بسیار بازی كننده و مزاول عمل بازی باشم. «لقد قال باطلا و نطق آثما.» یعنی به تحقیق كه گفته است قول باطل خلاف واقع را و گویا شده در حالتی كه گناهكار و دروغ گو بود. «اما و شر القول الكذب، انه لیقول فیكذب و یعد فیخلف. و یسال فیبخل و یسال فیحلف و یخون العهد و یقطع الال، فاذا كان عند الحرب فای آمر و زاجر[2] ما لم تاخذ السیوف ماخذها، فاذا كان اكبر مكیدته ان یمنح القوم سبته.» [صفحه 411] یعنی بدان كه بدترین گفتن دروغ است به تحقیق كه عمرو عاص می گوید، پس دروغگو است و وعده می دهد پس خلف وعده می كند و سوال كرده می شود پس بخل می ورزد و سوال می كند پس قسم می دهد و ابرام می كند و خیانت می كند در عهد و قطع می كند قرابت و خویشی را، پس اگر باشد در وقت جنگ، پس چه بسیار آمر و ناهی است مادامی كه شمشیرها از غلاف كشیده نشده است، یعنی بسیار جبون است. پس اگر آن شخص است كه وصف شده باشد بزرگتر خدعه ی او آنكه می بخشد قوم را سوات و عورت خود را. و آن چنان است كه در بعضی از روزهای جنگ صفین امیرالمومنین علیه السلام رو آورد در میدان جنگ به عمرو عاص و به خاطر عمرو رسید كه در دست امیر كشته خواهد (شد) و استخلاص از برای او نیست، از روی حیله خود را از اسب انداخت و عورتش را برهنه كرد و برابر امیرالمومنین علیه السلام نگاه داشت. امیر علیه السلام چون آن حالت را از آن مكار دیدند، چشم پوشیدند تا بدی او را نبینند و عمرو فرصت غنیمت دانسته برگشت به قوم خود مكشوف العوره و به این حیله خلاص شد از كشتن. پس به این خدعه مثل گشت و مشهور شد در میان خلق. «اما و الله انی لیمنعنی من اللعب ذكر الموت و انه لیمنعه من قول الحق نسیان الاخره.» یعنی بدان قسم به خدا كه منع می كند مرا از بازی و فعل عبث كردن، در یاد بودن مرگ و به تحقیق كه بازمی دارد عمرو را از قول حق و راست فراموشی آخرت. «انه لم یبایع معاویه حتی شرط ان یوتیه اتیه و یرضخ له علی ترك الدین رضیخه. » یعنی به تحقیق كه عمرو بیعت نكرد با معاویه تا شرط كرد كه به او بدهد بخششی و ببخشد او را بر واگذاشتن دین عطیه ای، كه حكومت شهر مصر باشد، پس قصد بیعت عمرو بن العاص با معاویه و از دین بیرون رفتن و انكار حق كردن تحصیل دنیا بود و بس. [صفحه 412]
و من كلام له علیه السلام
صفحه 411، 412.